روان درمانی: که گاهی به اختصار دران نامیده می شود یکی از درمان‌های رایج در افسردگی است. روان درمانی، ممکن است به تنهایی یا همراه با دارو باشد روان درمانی ‌به این صورت است که شما به تنهایی یا به صورت گروهی با یک درمانگر ملاقات می کنید. و راجع به احساسات و مشکلات و تجارب زندگی با او حرف می زنید روانپزشکان، روانشناسان، مددکاران اجتماعی به رواندرمانی می پردازند روان درمانی انواع بسیار زیادی دارد که در میان آن ها موثرترین نوع عبارتند از شناخت درمانی و رابطه درمانی.

 

رفتار درمانی: برحسب موقعیت شخصی، درمان روان پویایی، خانواده درمانی، زوج درمانی یا هر نوع ترکیب از درمانها نیز ممکن است به کار برود رفتار درمانگر بر آن است که با از میان برداشتن رفتارهای منفی بیمار رفتارهای مثبت فرد را تقویت کند با آنکه ثابت نشده که این روش درمانی به از میان برداشتن نشانه های افسردگی منجر می شود مشخص است که به بیمار برای درمان انواع هراس روانی (فوبیا)، نشانه های وسواس اختلال در مصرف غذا و سایر مسائل که منجر به پیچیده کردن برخی از انواع افسردگی می‌شوند کمک می‌کند (انجمن پزشکی آمریکا به نقل از گنجی، ۱۳۸۱).

 

شناخت درمانی: اشخاص افسرده اغلب نقطه ضعف های خود را به مبالغه می گیرند و نمی دانند که این نقاط ضعف روی زندگی آنان چگونه تأثیر می‌گذارد هدف شناخت درمانی اصلاح عادات فکری منفی است و ‌بنابرین‏ تسکین افسردگی است در حالی که بسیاری از شناخت دمانگرها معتقداند که افکار منفی فرا گرفته شده علت اصلی افسردگی است دیگران معتقداند که این عادات نتیجه ی بیماری پنهان است این روانشناسان تلاش خود را بر آن می‌گذارند تا باور بیماران افسردگی را درمان ناپذیر می دانند تغییر دهند (ما و تسدلر ، ۲۰۰۴).

 

۲-۵- تعریف اضطراب

 

اضطراب در لغت نامه فارسی یعنی جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، پریشان حالی و آشفتگی و بی تابی است. در معنی انگلیسی با WORRY و FEEZE نامیده می شود. اضطراب حالتی است با احساس وحشت (DREAD) مشخص می شود. و با علائم جسمی که بیانگر افزایش فعالیت دستگاه اعصاب خودکار می‌باشد. همراه است. اضطراب عملکرد شناختی اثر گذاشته و موجب تحریف های ادراکی می شود. وجه افتراق آن از ترس این است ترس پاسخ متناسبی به یک تهدید شناخته شده است. در صورتی که اضطراب پاسخ به تهدیدی است ناشناخته، مبهم یا متعارض می‌باشد. اضطراب برای اولین بار در قرن پانزدهم میلادی به معنای فشار بدنی مطرح شد. در قرن هفدهم بانبر در یک طرح جسمی، روانی آن را به عنوان علت بیماری مطرح نمود. در سال ۱۹۳۰ سیله محرک‌های خارجی را به عنوان عوامل تنش زا معرفی و عدم ناشی از عوامل بر روی بدن را اضطراب نام نهاد (علایی و فشارکی، ۱۳۸۱). اضطراب، پدیده ای روانشناختی است که تقریبا همه با آن آشنا هستند، یا آنکه در طول عمر خود در مواقعی به آن دچار شده اند. این تجربه روانی- فیزیولوژیک در ابعاد آسیب شناسی روانی نیز شایع ترین اختلالات روانی را شامل می‌گردد (عبدالقادری و همکاران، ۱۳۹۲).

 

اضطراب واکنش فرد به موقعیت استرس زا تعریف شده است در ادبیات موضوع به دو مؤلفه شناختی و تنی تقسیم شده است که مؤلفه ی شناختی به انتظار منفی و نگرانی شناختی ‌در مورد اجرا عواقب شکست ناتوانی در تمرکز و توجه مختل شده، خود ارزیابی توانایی خود نسبت به دیگران، بر می‌گردد اما اضطراب تنی به عناصر فیزیولوژیک مؤثر اضطراب مربوط است که از افزایش انگیختگی خودمختار و احساسات ناخوشایند مانند عصبی بودن، تنش و بهم خوردگی به وجود می‌آید و در ویژگی هایی مانند افزایش ضربان قلب، کوتاه تنفس، رطوبت دست و تنش در عضلات منعکس می شود. اضطراب زمانی به وجود می‌آید. کع فرد به توانایی‌های خود برای کنار آمدن با موقعیت استرس زا شک کند. (شهبازی و همکاران، ۱۳۹۰) اضطراب پدیده ای عادی و پاسخی طبیعی به خطر یا استرس است و تنها وقتی به یک مشکل تبدیل می شود. که کیفیت و میزان آن با موقعیت مربوط تناسب نداشته باشد اضطراب حالتی فراگیر، ناخوشایند، مبهم و همراه با انگیختگی دستگاه عصبی خودکار، سردرد، تعرق، تپش قلب، گرفتی ماهیچه های سینه ناراحتی گوارش و بیقراری است (سادوک و سادوک، ۲۰۰۲).

 

متأسفانه در قرن اخیر به علت پیامدهای صنعتی شدن در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و روانی بشر بسیار مستعد غرق شدن در گرداب بیماری‌های روانی به خصوص اضطراب شده است به طوری که در حال حاضر شایعترین مشکل رفتاری انسان‌ها اختلالات عاطفی . به نظر هلیگارد و اتکینسون، عامل اضطراب موقعیتی است که بهزیستی جاندار را به خطر می اندازد. به نظر گراهام (۱۹۸۶) و کاپلان اضطراب بهنجار تجربه حسی ناخوشایندی است که در آن انتظار یک رویداد ناخوشایند وجود دارد (دهستانی، ۱۳۹۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...